خلاصه کتاب مدیریت بدون زور واجبار
نوشته شده توسط : نوشین یوسفی لفورکی

مقدمه

ما در این تحقیق به بررسی نوع مدیریت و نقاط ضعف و قدرت ان و بررسی و مقایسه ی ان با روش های مدیریت کشورهای موفق مثل ژاپن می پردازیم که با به کار گیری شیوه ی جدید مدیریت ما می توانیم در تمامی صنایع به بازدهی بهتر برسیم.این تحقیق به بررسی دو شیوه ی مدیریت رئیس مابانه و مدیریت راهبردی می پردازد.در این روش بررسی مدیریت به عوامل مختلف مثل نوع برخورد با پرسنل را در بر می گیرد.

 

ادبیات تحقیق

 

ژاپنی ها تحت راهبری ادوارد مینگ به سوی سیستمی از مدیریت رفته اند که مدیریت راهبرانه نام دارد و پیوسته به کیفیت می انجامد.در حالی که ما همچنان  از شیوه ی مدیریت  سنتی رئیس مابانه استفاده می کنیم ودر رقابت شکست می خوریم.تئوری انتخاب  که توضیح جدیدی است از چگونگی رفتار ادمی،  به این مسئله می پردازد که چرا مدیریت راهبرانه به کیفیت برتر می انجامد و مدیریت رئیس مابانه کیفیت خوبی به بار نمی اورد.

این تحقیق، بر مدیریت نیروی انسانی تکیه دارد زیرا کارکنان معمولا به دلیل نوع رفتاری که مدیران رئیس مآب با انان دارند، کار با کیفیت بالا انجام نمی دهند.

در کشور ماهیچ روش مدیریتی به اندازه ی مدیریت رئیس مآبانه محکم و جا افتاده نیست. رؤسا مسئول کارکنان هستند و به انان می گویند کارشان را چگونه، چه موقع و به چه شکل انجام دهند. مدریت رئیس مآبانه از ویژ گی هایی مثل تعیین نوع کار و معیارها رئیس بدون مشورت با کارکنان را در بر می گیرد ،  و رئیس به جای نشان دادن عملی کار، به کارکنان دستور می دهد، کار را  چگونه انجام دهند , رئیس یا جانشین او مستقیما به بازرسی وارزیابی کیفیت کار می پردازد  و کارکنان را در این ارزیابی دخالت نمی دهد.محصول وخدماتی با کیفیت بالا و قیمتی مناسب، کلید موفقیت در رقابت های بازرگانی هستند. کیفیت خوب، تداوم دارد، و همیشه سودمند است و همیشه متقاضی دارد.برای این که کارکنان بتوانند کار با کیفیت برتر انجام دهند باید 5 شرط اساسی را در محیط کار لحاظ نمایند:

  1. محیط کار می بایست صمیمی و حمایتگر باشد. کارکنان باید بتوانند به مدیران اعتماد کنند.
  2. از ان جا که توجه به کیفیت همیشه سودمند است، مدیران می بایست کارکنان را تشویق کنند ودر جهت سودمندی کارشان بکوشند
  3. از کارکنان خواسته شود بهترین کاری را که از دستشان برمی اید، ارائه دهند.
  4. درست از زمانی که کارکنان استخدام می شوند، مدیران راهبر در ارزیابی دائمی کارشان به انان کمک می کنند، سپس براساس این ارزیابی شخصی یا خودارزیابی، انان را تشویق می کند کیفیت کارشان را بالا ببرند.
  5. کار با کیفیت همواره با احساسات خوب همراه است.

من به تعریف مدیریت راهبرانه، کیفیت و پنج شرطی که مدیر راهبر باید به کار گیرد تا به کیفیت موردنظر برسد، پرداختم.هم چنین برای افزایش بهره وری و بالا بردن میزان کیفیت بر تغییر خاصی که باید انجام دهیم، تاکید کردم: حرکت از رئیس مآبی به مدیریت راهبری.رؤسا مدیریت   رئیس مابانه را انتخاب می کنند و به روانشناسی محرک پاسخ باور دارند و فکر می کنند تئوری انتخاب که از نظرات دمینگ پشتیبانی می کند،  بیش ازنظریه ی محرک- پاسخ عملی و معنادار است واگر در زمینه ی مدیریت به کار گرفته شود دستاوردهای شگرفی خواهد داشت. زمانی که مدیران این تئوری را بیاموزند و به کار گیرند، احتمال زیادی وجود دارد که رئیس مابی را رها و مدیریت  راهبرانه را انتخاب کنند.

بهترین روش برای به دست اوردن این مهارت ها این است که مدیران بیاموزند تئوری انتخاب چگونه رفتار را توضیح می دهد. از نظر تئوری انتخاب رفتار، چیزی فراتر از فعالیت یا عمل است و ترکیبی از چهار بخش مختلف که عمل، فقط یک بخش ان است. سه بخش مختلف دیگر شامل تفکر، احساس و فیزیولوژی است.

مدیر  راهبر باید از انتقاد به هر شکلی پرهیز کند.هر قدر هم که کار کارگر یا کارمندی اشکال داشته باشد،عاقلانه نیست از او انتقاد  کنیم.براساس تئوری انتخاب هیچ یک از ما شخصی را که از ما یا از کارمان انتقاد  کند را وارد دنیای  مطلوب خود نمی کنیم. مدیر راهبر به  دنبال حل مسئله است نه این که  چه کسی درایجاد مشکل  مقصر بوده است. او برای حل مسئله  ازهمگان کمک می گیرد. او سعی می کند نوعی  سیاست بدون انتقاد و سرزنش داشته باشد  تا بدین ترتیب  کارکنان تشویق شوند  بیشتر به ارزیابی   کارشان بپردازند.در این صورت سطح کیفیت افزایش خواهد یافت  و کارکنان اکثرا  بدون این که حتی  به مدیر مراجعه کنند،  می توانند مشکل خود را حل کنند. `مدیران هر قدر هم کار خود را خوب انجام دهند، همواره در رابطه با  کار کارکنان مشکلا تی  به وجود  خواهد امد. به منظور حفظ و تامین "کیفیت" این مشکلات باید به دقت بررسی شوند. مشکلات مربوط به کار یا مشکل شخصی خانوادگی کارکنان باشد، مدیر راهبرد باید همیشه به کارکنان مشاوره بدهد. بنابراین یاد گرفتن فنون و مهارت های مشاوره، باید بخشی از یادگیری مدیریت راهبرانه باشد.

البته برای این که بتوانیم به دور از زور و اجبار  به حل مسئله بپردازیم، لازم است نظرات و عقاید کارکنان مربوطه را درباره ی این که از نظر انان مشکل  چیست، جویا شویم. هرقدر مدیر در ایجاد محیطی که در ان مشکلات بدون استفاده از زور و اجبار  حل می شوند، موفق تر باشد، احتمال بیش تری وجود خواهد داشت که کارکنان مشکلات خود را با او در میان  بگذارند.کارکنانی که مشکلات جدی ان ها بر کیفیت کارشان تاثیر می گذارد، معمولا در محیط کار کسی  را  ندارند که برای مشاوره به او روی اورند، تمایلی هم ندارند به یک مشاور حرفه ای  مراجعه کنند. حتی اگر  مدیران، مهارت های مشاوره را فراگرفته باشند، باید فقط تا زمانی که احساس می کنند می توانند به  انها کمکی کنند با کارکنان  خود  مشاوره کنند.   قصد ندارم از شما یک مشاور بسازم، تلاش من فقط در این است که به شما  نشان دهم با اموختن برخی فنون مشا وره براساس واقعیت درمانی، چه کارهای موثری  می توانید  انجام دهید.اگر به اطراف خود بنگرید،  متوجه می شوید که "  کیفیت پایین"  تمام بخش های  جامعه ی ما را فراگرفته است.اگر نتوانیم " کیفیت بهتر" را  جایگزین ان کنیم،  به تدریج   به سطح کشورهای رشد نایافته  تنزل خواهیم کرد. دولت کارهایی را  انجام داده است که دستیابی  به " کیفیت بالا" را  دشوار کرده است،  کارهایی نظیر  معافیت های مالیاتی در انتقال اجباری سها م که باعث از بین بردن و نابودی شرکت های معتبر و بازارهای ازاد می شود، در حالی که چگونگی رفتار انها با کارکنان شان نقشی در این میان نداشته  است. این اقدام ها بسیار  شناخته شده اند.ما فقط در صورتی قادر  به انجام این کار خواهیم بود که مدیران تلاش می کنند یک محیط کار با کیفیت مطلوب را در اندیشه و تصور خود  بیاورند و سپس ا ین مفهوم را وارد دنیای مطلوب خود کنند. این اولین وظیفه ی  پایدار مدیر  راهبر است.

 

نتیجه گیری

ما باید برای بهبود شرایط کسب و کار و پر بازده شدن کسب و کارهایمان در پی تغییر شیوه ی مدیریتمان باشیم و نوع میریت ما به نوعی مخرب روی کسب و کار ما می باشد و برای بار دادن یک محیط کار خوب و پر بازده باید در پی ایجاد نوعی مطلوبیت برای پرسنل و محیط کارمان باشیم و می توانیم برای به دست اوردن مهارتدر این زمینه به بررسی مدیرت در ژاپن بپردازیم و باید از انجام رفتارهای مخرب اجتناب کنیم و بدین وسیله نوعی احساس مسئولیت مناسب را برای کارمندانمان ایجاد نماییم و در نتیجه باید نوعی اعتماد و سختکوشی و برای دستیابی به کیفیت برتر اجرایی نماییم .

 

منابع

1-   مدیریت بدون زور و اجبار –دکتر ویلیام کلسر-چاپ دوم -1392

 

 

 





:: بازدید از این مطلب : 1313
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 18 دی 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: